آشنايي با تاريخ و فرهنگ كشورها آشنايي با تاريخ و فرهنگ كشورها .

آشنايي با تاريخ و فرهنگ كشورها

فرهنگ و آداب و رسوم كشور ليتواني | بخش اول

شناسايي. ليتوانيايي ها عاشق طبيعت هستند و احساس شديدي نسبت به فرهنگ مشتركي دارند كه از همان دوران ابتدايي آغاز مي شود ، جايي كه موسيقي محلي ، سنت هاي ملي و تعطيلات نقش مهمي دارند. در ميان كساني كه زندگي تحت رژيم شوروي را به ياد مي آورند ، افتخار براي زنده ماندن در يك دوره سركوب و دشواري نقطه كانوني فرهنگ ملي است.
بارزترين تمايز بين مناطق تغيير لهجه ها هنگام سفر به سراسر كشور است. از نظر يك فرد خارجي ، گويش متفاوت مي تواند مانند يك زبان كاملاً متفاوت باشد و در بعضي موارد - به ويژه در شهرهاي مرزي - ممكن است عناصر زبان كشور همسايه را در خود داشته باشد.
مكان و جغرافيا ليتواني در ساحل درياي بالتيك است. مساحت كمي بيش از 40500 مايل مربع (65000 كيلومتر مربع) ، با جنوب شرقي لهستان و كالينينگراد (فدراسيون روسيه) ، از شرق با بلاروس و از شمال با لتوني مرز مشترك دارد. اين كشور به چهار منطقه تقسيم شده است: Aukštaitija ، ارتفاعات در شمال شرقي و مركز كشور. Žemaitija ، مناطق پست در غرب ، از ساحل بالتيك تا رودخانه Nevėžis كشيده مي شود. Dzūkija ، در جنوب شرقي و سووالكيا ، در جنوب غربي آب و هوا در امتداد ساحل و قاره در مناطق ديگر دريايي است. محيط فيزيكي از زمين هاي شني كه با درختان كاج در ساحل و كرونين اسپيت خال خالي شده اند ، تا دشت هاي هموار و تپه هاي كم غلت دورتر از مرزهاي داخلي متفاوت است. بيش از هشت هزار درياچه وجود دارد كه بيشتر در مناطق مرتفع وجود دارد.
پايتخت ، ويلنيوس ، در قسمت جنوب غربي كشور در محل تلاقي رودخانه هاي نريس و ويلنيا قرار دارد. ويلنيوس از قرن چهاردهم ميلادي پايتخت بوده است ، به جز دوره 1919 تا 1939 در هنگام الحاق لهستان به جنوب ليتواني ، كه به طور موقت به كائوناس منتقل شد.
جمعيت شناسي در سال 2000 ، جمعيت 3.8 ميليون نفر بود كه تقريباً 80 درصد آنها ليتوانيايي قومي ، 9 درصد روس ، 7 درصد لهستاني ، 2 درصد بلاروسي و 2 درصد از مليت هاي ديگر بودند. ليتواني 70 درصد شهري است و بزرگترين شهرها ويلنيوس (600 هزار نفر) ، كائوناس (430 هزار نفر) ، كلاپيدا (210 هزار نفر) ، Šiauliai (150 هزار نفر) و پانويوس (130 هزار نفر) هستند.
وابستگي زباني. زبان رسمي ليتوانيايي است ، يكي از دو زبان باقي مانده در شاخه بالتيك زبانهاي هند و اروپايي. گويش ها بر اساس منطقه متفاوت هستند و وجه تمايز آنها اغلب به فاصله از نزديكترين شهر بزرگ يا نزديكي به مرزها بستگي دارد ، جايي كه تركيب كلمات كشورهاي همسايه معمول است. اين زبان علي رغم سابقه تسلط قدرتهاي خارجي به حيات خود ادامه داده و به عنوان نقطه كانوني هويت فرهنگي عمل مي كند.
به زبان ليتوانيايي تقريباً همه در اين كشور صحبت مي كنند ، به جز چند روس و لهستاني در ويلنيوس و در منتهي اليه شرق و جنوب. اين يك زبان با كلمات بسياري براي توصيف يك ايده واحد است. واژه هاي طبيعت فراواني وجود دارد ، احتمالاً به اين دليل كه مردم علاقه زيادي به فضاي باز دارند. اين امر به ويژه در نام هاي شخصي سنتي مانند Rūta ("راه") ، Aššra ("طلوع") و Giedrius ("شبنم") مشهود است. ليتوانيايي اغلب از نرم افزارهاي كوچك براي نرم كردن مفهوم كلمات يا شخصي سازي آنها استفاده مي كند.
نمادگرايي نماد ملي Vytis است ، شواليه سفيد ، سوار بر اسب خود نشسته و شمشير مي زند. او نماد مبارزه ملت براي دفاع از خود در برابر متجاوزان است. گياه ملي rue است و پرنده ملي لك لك است. اين پرچم از نوارهاي افقي به رنگ هاي زرد ، سبز و قرمز تشكيل شده است. رنگها نماد طبيعت هستند (خورشيد و درختان)
ليتوانيليتوانيو ارزشهاي سنتي مانند همبستگي و غرور ملي.تاريخ و روابط قوميظهور ملت. خاستگاه ملت و توسعه فرهنگ آن به شدت تحت تأثير اشغال كشور در خارج بوده و نتيجه نياز ادراك شده مردم به حفظ چيزي از خودشان است. حتي وقتي زبان ملي ممنوع بود و خواندن يا نوشتن كتاب به زبان مادري ممنوع بود ، مردم مصمم بودند كه ميراث خود را گسترش دهند و سنت هاي خود را به اشتراك بگذارند.
اولين دولت ليتواني در سال 1230 پس از اتحاد دوك مينداگاس قبايل و سرزمينهاي منطقه تأسيس شد. تاجگذاري وي در سال 1252 آغاز يك هويت فرهنگي متمركز بر همبستگي بود. اعتبار بيشتر براي توسعه اوليه اين شخصيت به Gediminas ، متحد اصلي قلمرو از بالتيك تا درياي سياه تعلق دارد. وي يكي از اولين رهبراني بود كه روح مليت را به مردم القا كرد و خيابان اصلي ويلنيوس ، در انتهاي آن ساختمان پارلمان و در انتهاي ديگر كليساي جامع ملي ، نام او را يدك مي كشد. در قرن چهاردهم و پانزدهم ، ازدواج Jogaila ، دوك بزرگ ليتواني ، با ملكه Jadvyga لهستان ، كنفدراسيون رسمي Rzeczpospolita را ايجاد كرد. توسعه گسترده هويت فرهنگي ليتوانيايي در آن دوره اتفاق افتاد. در حالي كه در چندين نقطه از تاريخ اين حدود است


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۳ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۴۲:۵۸ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور لوكزامبورگ | بخش سوم

غذاغذاهاي لوكزامبورگ در طول سال ها تحت تأثير همسايگان فرانسه ، آلمان و بلژيك بوده است. اخيراً ، از بسياري از مهاجران ايتاليايي و پرتغالي تأثير پذيرفته است.
لوكزامبورگ غذاهاي بسيار لذيذي از جمله شيريني ، پنير و ماهي تازه (قزل آلا قهوه اي ، پايك و خرچنگ) دارد. از ديگر غذاهاي لذيذ مي توان به ژامبون آردن دودي در گلدان نمكي ، شكار در فصل شكار (مانند خرگوش و گراز وحشي) ، تارت آلو كوچك در ماه سپتامبر (Quetsch) ، گردن دودي خوك با حبوبات وسيع (جود مات Gaardebounen) ، ماهي كوچك رودخانه سرخ شده ( از جمله ماهي تيره ، چوب ، گول ، روچ و رود) ، كوفته جگر (كوئنل) همراه با كلم ترش و سيب زميني آب پز ، پودينگ سياه (Träipen) ، سوسيس با سيب زميني له شده و ترب كوهي و سوپ لوبياي سبز (Bouneschlupp). غذاهاي فرانسوي در بسياري از منوها برجسته است و غذاهاي آلماني و بلژيكي به ميزان كمتري قابل توجه هستند.
الكلتعدادي شراب سفيد و گازدار در لوكزامبورگ ، در ساحل شمالي موصل توليد مي شود كه داراي سابقه توليد شراب است و به روميان باز مي گردد. لوكزامبورگ به دليل ساختن انواع مختلف شراب از جمله Riesling ، Pinot gris ، Pinot noir ، Pinot blanc ، Auxerrois ، Rivaner ، Elbling ، Gewürztraminer و Crémant de Luxembourg مشهور است. شراب معتبر لوكزامبورگ را مي توان با مارك ملي شناسايي كرد.
لوكزامبورگ با توجه به اندازه كوچك ، تعداد زيادي آبجوسازي دارد. با اين وجود آبجو وارداتي به طور فزاينده اي كنترل بازار آبجو در لوكزامبورگ را به دست مي آورد. در طول دهه هاي 1970 و 1980 ، هر ساله بيش از 600000 هكتوليتر (تقريبا 16 ميليون گالن آمريكايي) آبجو دم مي شد. اوج آن در سال 1976 زماني كه بيش از 800000 هكتوليتر آبجو توليد شد به دست آمد و از آن زمان به بعد ميزان آن كاهش يافته است. در سال 2001 ، توليد براي اولين بار از سال 1950 به زير 400000 هكتوليتر رسيد. برخي از آبجوها در حال حاضر در لوكزامبورگ توليد مي شوند ، از جمله باتين ادلپيلز ، برجسته باتين اضافي ، براسري باتين ، بيير بلوند و ديگران در رستوران Beierhaascht ، Bofferding Lager ، Brasserie Bofferding ، Héngeschter ، Cornelyshaff ، Die******ch Premium ، Brasserie de Luxembourg Mousel-Die******ch SA ، Simon Dinkel و ديگران در Brasserie Simon متعلق به InBev. Brasserie de Redang همچنين به مدت پنج سال آبجو درست كرد اما در سال 2005 تعطيل شد.
تخصصهااينها برخي از تخصص هاي لوكزامبورگ است:
تورينگر - سوسيس كوچك و ارزان قيمت كه طعم آن مانند نسخه تند براتورست آلمان است. آنها اغلب توسط فروشندگان خيابان و غرفه هاي كنار جاده فروخته مي شوند. مقررات جديد استفاده از كلمه "تورينگر" را ممنوع مي كند زيرا اكنون در منطقه از سوسيس توليد شده در تورينگن آزاد آلمان محافظت مي شود. اكنون معمولاً از آنها به عنوان "Grillwurscht" (Lëtzebuerger) يا "Grillinger" ياد مي شود.Bouneschlupp - يك سوپ لوبياي سبز.Gromperekichelcher - پنكيك سيب زميني با دقت ادويه و پياز خرد شده و جعفري ، سپس سرخ شده. آنها در غرفه هاي كنار جاده نيز موجود هستند.ژامبون Hamisleker - ژامبون خام كه دود آن را درمان مي كند ، گفته مي شود شبيه prosudutano crudo ايتاليايي است كه به صورت نازك و كاغذ برش خورده و با نان تازه سرو مي شود.Kachkéis (پنير پخته شده) - گسترش پنير نرم.Pâté - خميري قابل پخش ، كه معمولاً از گوشت ساخته مي شود اما نسخه هاي گياهخواري وجود دارد.Quetschentaart - تارت آلو ؛ به همراه تارت هاي هلو ، گيلاس و گلابي ، اين يك دسر معمولي است و مي توانيد آن را در هر شيريني فروشي يا رستوران پيدا كنيد.ورزش هافوتبالفوتبال محبوب ترين ورزش لوكزامبورگ است. فوتبال در لوكزامبورگ توسط فدراسيون فوتبال لوكزامبورگ (FLF) اداره مي شود كه عضوي از فيفا و يوفا است. FLF تيم هاي ملي مردان ، زنان و فوتسال را سازمان مي دهد.
بخش ملي لوكزامبورگ ليگ برتر ورزشي داخلي در اين كشور است. لوكزامبورگ از جمله اولين كشورهاي جهان بود كه به فوتبال معرفي شد ، بخش ملي در سال 1913 تاسيس شد و تيم ملي اولين بازي خود را در سال 1911 انجام داد.
بازي فوتبال محبوب ترين ورزش در كل كشور لوكزامبورگ (به ويژه در جنوب) است كه اولين پيشرفت در سرزمين هاي سرخ صنعتي و شهر لوكزامبورگ است. فقط يك بار تقسيمات كشوري توسط تيمي از جنوب كشور برنده نشده است. از نظر تاريخي ، Jeunesse Esch موفق ترين باشگاه داخلي لوكزامبورگ بوده است كه در 27 دوره از 93 مسابقه ليگ برتر را از آن خود كرده است. از سال 2000 ، ليگ تحت سلطه F91 Dudelange است ، كه در 6 مورد از هشت مورد گذشته قهرمان ليگ شده است.
تيم ملي ، ملقب به D'Leiwen ('شيرها') ، يكي از ضعيف ترين افراد جهان است ، از سال 2002 تاكنون در رده 130 جهاني قرار نگرفته است. اين تيم در مسابقات قهرماني اروپا در سال 1964 فقط يك بار ظاهر شده است كه اين تيم در مسابقات قهرماني اروپا 1964 ، وقتي تيم هلند را شكست داد و تقريباً به نيمه نهايي صعود كرد ، موفقيت متوسطي كسب كرد. مشهورترين فوتباليست فعلي لوكزامبورگ جف استراسر است كه در ليگ هاي فرانسه و آلمان زندگي موفقيت آميزي انجام داده است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۲ دى ۱۳۹۹ساعت: ۱۰:۴۰:۳۱ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور لوكزامبورگ | بخش دوم

ادبيات و شعراز ادبيات لوكزامبورگ فراتر از مرزهاي كشور اطلاعات كمي در دست است ، بخشي به اين دليل كه از سه زبان استفاده مي شود ، بخشي به اين دليل كه بسياري از آثار خوانندگان محلي را در نظر مي گيرند. بعلاوه ، فقط در قرن نوزدهم بود كه ادبيات لوكزامبورگ شروع به توسعه كرد.
در سال 1829 ، آنتوان مير اولين كتاب را در Lëtzebuerger Däitsch ، گويش محلي آلماني كه بعداً لوكزامبورگ ناميده شد ، منتشر كرد ، مجموعه شعرهايي با عنوان "E 'Schrek op de' Lezeburger Parnassus" (پله اي از پارناسوس لوكزامبورگ).
ادموند د لا فونتين (1891-1823) ، معروف به ديكس ، به عنوان شاعر ملي لوكزامبورگ شناخته مي شود. او همراه با ميشل لنتز و ميشل رودانژ ، چهره برجسته اي در تاريخ ادبيات لوكزامبورگ است كه به زبان لوكزامبورگي شعر مي سرود. [8] يكي ديگر از نويسندگان تأثيرگذار بتي وبر (1840–1940) بود كه هم به عنوان روزنامه نگار و هم به عنوان نويسنده داستان كوتاه ، رمان ، نمايشنامه و شعر كار مي كرد و به پيشرفت فرهنگ لوكزامبورگ كمك بسياري كرد. [9] آنيس كلتز (متولد 1928) ، اولين بار به زبان آلماني و لوكزامبورگي نوشت اما بعداً به فرانسه نوشت ، مهمترين نويسنده معاصر اين كشور است. ديگر رمان نويس و شاعر معاصر موفق ، ژان پورتانت (متولد 1950) است.
ادبيات لوكزامبورگ مدت طولاني در شعر و تئاتر محدود بود ، اما در دهه 1980 ، در نتيجه جنبش رسمي شدن لوكزامبورگ ، گاي رونيگ (متولد 1947) و راجر ماندرشايد (2010-2010) هر دو رمان هايي به لوكزامبورگي نوشتند. Hannert dem Atlantik از Rewenig در 1985 و سه گانه Manderscheid در دوران كودكي Schacko klak ، De papagei um kâschtebam و Feier a flam در 1988 ظاهر شد.معماريشهر لوكزامبورگ در فهرست ميراث جهاني يونسكو قرار دارد.
معماري لوكزامبورگ به Treveri ، قبيله سلتيك كه در قرن اول قبل از ميلاد رونق داشت ، گسترش مي يابد. چند ويرانه از اشغال روم باقي مانده است اما مهمترين سهم در طول قرن ها قلعه ها و كليساهاي اين كشور بوده است. نمونه هاي بارز آن قلعه وياندن و كليساي Echternach است. امروز رونق واقعي معماري وجود دارد زيرا رونق اقتصادي لوكزامبورگ زمينه اي را براي پيشرفت در بخشهاي مالي ، اتحاديه اروپا و فرهنگي با تعدادي از ساختمانهاي كلاس جهاني فراهم مي كند. اين موارد شامل سالن كنسرت فيلارموني ، موزه هنر مدرن و ساختمان جديد بانك سرمايه گذاري اروپا است.موسيقيعلاقه عمومي گسترده به موسيقي و فعاليت هاي موسيقي در لوكزامبورگ را مي توان از عضويت اتحاديه Grand-Duc Adolphe ، فدراسيون ملي موسيقي براي انجمن هاي سرود ، گروه هاي برنجي ، مدارس موسيقي ، انجمن هاي تئاتر ، انجمن هاي فولكلور و گروه هاي ساز مشاهده كرد. در حال حاضر 340 انجمن با بيش از 17000 عضو فردي توسط اين سازمان نمايندگي مي شوند. [12]
دو سالن اصلي موسيقي كلاسيك در لوكزامبورگ سالن كنسرت فيلارموني ، محل اركستر فيلارموني لوكزامبورگ و گراند تئاتر لوكزامبورگ با اجراي مكرر اپرا و باله است. از تكنوازان شناخته شده بين المللي لوكزامبورگ مي توان به ساندرين كانتورجي ويولون ، ويولن سل ، فرانسوا گروبن ، پيانويست ها فرانچسكو تريستانو شليمه و ژان مولر و خواننده ماريت كمر اشاره كرد. از جمله آهنگسازان معاصر آن مي توان به كاميل كرگر ، كلود لنرز ، ژرژ لنتز (گرچه عمدتاً در استراليا زندگي مي كند) ، الكساندر مولنباخ و مارسل ونگلر اشاره كرد. اپرا اغلب در شهر لوكزامبورگ در تئاتر بزرگ و در اش-سور-آلزت در تئاتر d'Ech و همچنين در جشنواره سالانه ويلتس اجرا مي شود. [4]
برايان مولكو ، خواننده / گيتاريست گروه راك Placebo بيشتر زندگي خود را در لوكزامبورگ زندگي كرد و در آنجا نواختن سازهاي مختلف مانند گيتار ، پيانو و ساكسيفون را آموخت. استفان اولسدال ، باسيست نيز در آنجا زندگي مي كرد ، هر دو در مدرسه لوكزامبورگ با يكديگر آشنا شدند اما ارتباطشان قطع شد تا اينكه سالها بعد در لندن دوباره با هم ديدار كردند. يكي از بانفوذترين گروههاي لوكزامبورگ در دهه هاي گذشته Cool Feet است كه آهنگ هاي قديمي لوكزامبورگي را اجرا مي كند.
لوكزامبورگ يكي از اعضاي بنيانگذار مسابقه آواز يوروويژن بود و هر ساله بين سالهاي 1956 و 1993 ، به استثناي سال 1959 ، شركت مي كرد ، اگرچه تنها 38 مورد از هشت اثر آن توسط هنرمندان لوكزامبورگي انجام شد. اين مسابقه پنج بار (1961 ، 1965 ، 1972 ، 1973 و 1983) در مسابقه برنده شد و چهار بار (1962 ، 1966 ، 1973 و 1984) ميزبان مسابقه بود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۱ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۰۶:۰۰ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور لوكزامبورگ | بخش اول

فرهنگ لوكزامبورگ به زندگي فرهنگي و سنتهاي لوكزامبورگ اشاره دارد. بيشتر شهروندان سه زبانه هستند ، علاوه بر زبان ملي ژرمني لوكزامبورگ ، به فرانسه و آلماني صحبت مي كنند. اگرچه مشاركت اين هنر در هنر در خارج از مرزهاي آن مشخص نيست ، اما لوكزامبورگ داراي يك تاريخ فرهنگي غني است ، به ويژه در موسيقي ، نقاشي و عكس. موزه ها ، سالن هاي كنسرت ، تئاترها و گالري هاي در حال تكامل آن ، قدرداني فزاينده شهروندان از فرهنگ را گواهي مي دهد.Jean-Baptiste Fresez و Nicolas Liez كه هر دو شهر لوكزامبورگ و اطراف آن را نقاشي كردند مهمترين هنرمندان قرن نوزدهم اين كشور بودند. ژان جاكوبي ، كه به دليل كارهاي هنري و بيش از هر چيز جوزف كوتر با مناظر و پرتره هاي اكسپرسيونيست خود ، دو مدال طلاي المپيك دريافت كرد ، در نيمه اول قرن بيستم قابل توجه بود. نقاشي كوتر با رنگ روشن "لوكزامبورگ" ، ساخته شده براي نمايشگاه جهاني 1937 در پاريس ، سبك اكسپرسيونيسم بالغ او را نشان مي دهد ، كه بيش از آن تاكيد طبيعي است كه چگونه خانه ها پشت سر هم قرار بگيرند ، ساختمانها چگونه خطوط تقريباً مكعبي و چگونگي برجستگي استحكامات در بالاي دره. [1]
ديگر نقاشان مشهور دوره ها ، دومينيك لنگ امپرسيونيست بودند. نيكو كلوپ ، كه مناظر چشمگير پسامپرسيونيسم موزه را نقاشي مي كرد ؛ و Sosthène Weis ، كه تعداد بيشماري از آبرنگ هاي شهر لوكزامبورگ و اطراف آن يادآور سبك J. M. W. Turner است. [2] [3] مشاركت كنندگان اصلي صحنه هنري پس از جنگ جهاني دوم اميل كيرشت ، ميشل استوفل ، فوني تيسن و گوست گرااس بودند. [4] لوسيان وركولي ، مجسمه ساز كه با آثار هنري قابل توجه انتزاعي در برنز و مرمر ، نه تنها در مكان هاي عمومي لوكزامبورگ ، بلكه در كشورهاي اطراف نيز ارتباط نزديكي با هنرمندان پس از جنگ داشت.
مجسمه ساز Claus Cito (1865–1965) بيش از هر چيز به خاطر مجسمه Gëlle Fra (زن طلايي) كه تاج بناي يادبود اوبليسك (1923) را به يادگار مانده است ، به ياد سربازان لوكزامبورگ كه در جنگ جهاني اول براي كشورشان كشته شده اند ، به يادگار مانده است.
يكي از موفق ترين هنرمندان معاصر كشور ، Su-Mei Tse است كه در سال 2003 ، برنده شير طلايي ، جايزه بهترين شركت كننده ملي در نمايشگاه بين المللي هنرهاي معاصر ونيز شد.عكاسيبا توجه به اندازه كوچك كشور ، عكاسي در لوكزامبورگ سهم مهمي در فرهنگ محلي داشته است. ادوارد استيچن ، عكاس و نقاش تأثيرگذار ، از نژاد لوكزامبورگ بود ، و بعد از جنگ جهاني دوم به عنوان مدير بخش عكاسي در موزه هنرهاي مدرن در شهر نيويورك ، دو كمك مهم براي لوكزامبورگ ترتيب داد. اولين بار در سال 1964 ، او براي نمايشگاه معروف خود "خانواده انسان" خانه اي دائمي در Clervaux ، لوكزامبورگ فراهم كرد. و سپس در سال 1967 ، ايالات متحده گنجينه ديگري به نمايشگاه "سالهاي تلخ" به لوكزامبورگ فرستاد. به همين ترتيب ، گابريل ليپمن كه در لوكزامبورگ نيز متولد شد اما تنها سه سال ديگر به فرانسه نقل مكان كرد ، به دليل كارهاي پيشگام خود در عكاسي رنگي ، جايزه نوبل دريافت كرد. چارلز برنهوفت (1859-1933) يك عكاس پرتره و منظره موفق بود و تعدادي آلبوم مجلل ، نقشه هاي مصور و چندين سري كارت پستال منتشر كرد.
از عكاسان معاصر مي توان به خبرنگاران عكاسي ، پاتريك گالباتس ، ايوان لمبرت و تيري فريش اشاره كرد.ادبيات و شعراز ادبيات لوكزامبورگ فراتر از مرزهاي كشور اطلاعات كمي در دست است ، بخشي به اين دليل كه از سه زبان استفاده مي شود ، بخشي به اين دليل كه بسياري از آثار خوانندگان محلي را در نظر مي گيرند. بعلاوه ، فقط در قرن نوزدهم بود كه ادبيات لوكزامبورگ شروع به توسعه كرد. [7]
در سال 1829 ، آنتوان مير اولين كتاب را در Lëtzebuerger Däitsch ، گويش محلي آلماني كه بعداً لوكزامبورگ ناميده شد ، منتشر كرد ، مجموعه شعرهايي با عنوان "E 'Schrek op de' Lezeburger Parnassus" (پله اي از پارناسوس لوكزامبورگ).
ادموند د لا فونتين (1891-1823) ، معروف به ديكس ، به عنوان شاعر ملي لوكزامبورگ شناخته مي شود. او همراه با ميشل لنتز و ميشل رودانژ ، چهره برجسته اي در تاريخ ادبيات لوكزامبورگ است كه به زبان لوكزامبورگي شعر مي سرود. [8] نويسنده تأثيرگذار ديگري باتي وبر (1840–1940) بود كه هم به عنوان روزنامه نگار و هم به عنوان نويسنده داستان كوتاه ، رمان ، نمايشنامه و شعر كار مي كرد و به پيشرفت فرهنگ لوكزامبورگ كمك بسياري كرد. [9] آنيس كلتز (متولد 1928) ، اولين بار به زبان هاي آلماني و لوكزامبورگ نوشت اما بعداً به فرانسه ، مهمترين نويسنده معاصر اين كشور است. ديگر رمان نويس و شاعر معاصر موفق ، ژان پورتانت (متولد 1950) است.ادبيات لوكزامبورگ مدتها به شعر و تئاتر محدود بود ، اما در دهه 1980 ، در نتيجه جنبش تبديل لوكزامبورگ به يك زبان رسمي ، گوي رونيگ (متولد 1947) و راجر ماندرشيد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ دى ۱۳۹۹ساعت: ۱۱:۰۸:۰۶ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش هفتم

ورزش هاي محبوب در مالزي شامل بدمينتون ، بولينگ ، فوتبال ، اسكواش و هاكي روي زمين است. مالزي داراي ورزش هاي سنتي در مقياس كوچك است. Wau يك شكل سنتي پرواز بادبادك است كه شامل بادبادك هايي است كه با طرح هاي پيچيده ايجاد مي شوند. اين بادبادكها مي توانند به ارتفاع نزديك به 500 متر (1640 فوت) برسند ، و به دليل اتصال بامبو هنگام پرواز صداي زمزمه اي ايجاد مي كنند. [58] Sepak takraw بازي اي است كه در آن توپ خيزران بدون استفاده از دست در هوا نگه داشته مي شود. [59] يك بازي سنتي كه در فصل برداشت برنج انجام مي شد پرتاب گاز ، كه در بالاي آن ها 5 كيلوگرم وزن دارند ، كه با باز كردن طناب پرتاب مي شوند و هنگام چرخش از زمين جمع مي شوند. شناخته شده است كه قادر به چرخش بيش از يك ساعت هستند. [26] از ديگر ورزش ها مي توان به رقصيدن اژدها و مسابقات قايق اژدها اشاره كرد. خط ساحلي مالزي براي غواصي ، قايقراني و ساير ورزشها و فعاليتهاي آبي محبوب است. [59] رفتينگ و راهپيمايي در آب سفيد نيز اغلب انجام مي شود.
بسياري از ورزشهاي بين المللي در مالزي محبوبيت زيادي دارند. مسابقات بدمينتون در مالزي هزاران تماشاگر را به خود جلب مي كند و مالزي به همراه اندونزي و چين از سال 1949 به طور مداوم جام توماس را برگزار مي كنند. [61] بازيكنان مشهور شامل لي چونگ وي هستند. [نياز به منبع] فدراسيون كاسه هاي چمنزار مالزي (PLBM) در سال 1997 به ثبت رسيد [62] و در حال حاضر يك تيم بين المللي قدرتمند [63] در آن حضور دارد و در صحنه بين المللي نيز پيشرفت كرده است. اسكواش توسط اعضاي ارتش انگليس به مالزي آورده شد و اولين مسابقه در سال 1939 برگزار شد. انجمن راكت اسكواش مالزي (SRAM) در 25 ژوئن 1972 ايجاد شد و در مسابقات اسكواش آسيا موفقيت زيادي كسب كرد. [65] فوتبال در مالزي محبوب است ، [59] و مالزي يك ليگ فوتبال جنوب شرقي آسيا را پيشنهاد كرده است. [66] هاكي در مالزي محبوب است ، از سال 2010 تيم مالزي در رتبه 14 جهان قرار دارد. [67] مالزي قبل از ميزباني جام دهم ، ميزبان سومين جام جهاني هاكي در ورزشگاه Merdeka در كوالالامپور بود. [68] مالزي پيست فرمول يك خود را دارد ، مدار بين المللي سپانگ. اين اتومبيل 310.408 كيلومتر (193 مايل) را طي مي كند و اولين جايزه بزرگ خود را در سال 2000 برگزار كرد. [69] گلف در حال افزايش محبوبيت است ، زمين هاي زيادي در سراسر كشور ساخته مي شود.

در حال چرخش بالاي گاز در مركز فرهنگي Gelanggang Seniفدراسيون شوراي المپيك مالايا در سال 1953 تشكيل شد و در سال 1954 توسط كميته بين المللي المپيك به رسميت شناخته شد و اولين بار در بازيهاي المپيك 1956 ملبورن شركت كرد. اين شورا در سال 1964 به شوراي المپيك مالزي تغيير نام داد و از زمان تشكيل اين شورا در همه بازيهاي المپيك به جز يك شركت داشته است. بيشترين تعداد ورزشكاراني كه به بازيهاي المپيك اعزام شدند 57 نفر ، به بازيهاي المپيك 1972 مونيخ بودند. [70] ورزشكاران مالزيايي در مجموع چهار مدال المپيك كسب كرده اند كه همه آنها در بدمينتون هستند. [71] مالزي از سال 1950 به عنوان مالايا و 1966 به عنوان مالزي در مسابقات مشترك المنافع شركت كرده است. اين در بدمينتون مسلط بوده و در سال 1998 ميزبان بازي ها در كوالالامپور بوده است. بازي هاي مشترك المنافع 1998 اولين باري بود كه اين مشعل بيش از انگليس و كشور ميزبان در ميان ملت هاي ديگر عبور كرد.بيشتر رسانه هاي مالزي به حزب حاكم UMNO وابسته هستند [74] ، روزنامه اصلي اين شهرستان متعلق به دولت و احزاب سياسي در ائتلاف حاكم است. [75] احزاب عمده مخالف نيز روزنامه هاي خود را دارند. [76] علاوه بر روزنامه هاي مالايي ، روزنامه هاي انگليسي ، چيني و تاميل نيز تيراژ زيادي دارند. [77] رسانه ها به دليل افزايش تنش بين اندونزي و مالزي و ايجاد تصوير بد از اندونزيايي ها به مالزيايي مقصر شناخته شده اند. [78] در دو نيمه مالزي شكافي بين رسانه ها وجود دارد. رسانه هاي مستقر در شبه جزيره اولويت كمتري را براي اخبار اخبار مالزي شرقي قائل هستند و اغلب از آنها به عنوان مستعمره شبه جزيره برخورد مي كنند. دسترسي به اينترنت در خارج از مراكز اصلي شهري نادر است ، [74] و افراد طبقه پايين دسترسي كمتري به منابع خبري غير دولتي دارند.
آزادي تنظيم شده مطبوعات مورد انتقاد قرار گرفته و ادعا شده است كه دولت روزنامه نگاران را با كاهش فرصت هاي شغلي و محروميت از پذيرش خانواده در دانشگاه ها تهديد مي كند. [79] دولت مالزي پيش از اين سعي كرده بود مقالات مخالفان را قبل از انتخابات مورد سركوب قرار دهد ، در حالي كه حزب حاكم از وضعيت سياسي خود مطمئن نبود. [76] در سال 2007 ، يك آژانس دولتي بخشنامه اي را به كليه تلويزيونها و راديوهاي خصوصي صادر كرد كه از پخش سخنراني هاي رهبران مخالف خودداري كنند ، [80] اقدامي كه توسط سياستمداران حزب مخالف اقدام دموكراتيك محكوم شد. [81] صباح ، جايي كه تنها يك روزنامه مستقل از كنترل دولت نيست ، آزادترين مطبوعات را در مالزي دارد. [77] قانوني مانند قانون چاپخانه ها و انتشارات به عنوان محدود كننده آزادي بيان ذكر شده است. [79] دولت مالزي به دليل اين قانون ، نظارت زيادي بر رسانه ها دارد ، كه طبق آن يك سازمان رسانه اي بايد اجازه فعاليت دولت را داشته باشد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۹ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۵۶:۱۱ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش ششم

غذا

غذاهاي مالزي منعكس كننده تركيب چند مليتي جمعيت آن است [41] و با تنوع آن تعريف مي شود. بسياري از فرهنگ هاي مالزي و مناطق اطراف آن تأثير زيادي بر آشپزي هاي مالزيايي ، چيني ، هندي ، تايلندي ، جاوه اي و سوماتران بر غذاهاي مالزي بسيار داشته است. [25] بيشتر اين به دليل مالزي است كه بخشي از مسير ادويه باستان است. [42] آشپزي بسيار شبيه به سنگاپور و برونئي است [43] ، و همچنين شباهت زيادي به غذاهاي فيليپيني دارد. [25] در ايالت هاي مختلف مالزي غذاهاي متنوعي وجود دارد ، و اغلب غذاهاي مالزي با غذاهاي اصلي متفاوت است. 
گاهي اوقات غذايي كه در فرهنگ اصلي آن يافت نمي شود با غذايي ديگر جذب مي شود. به عنوان مثال ، رستوران هاي چيني در مالزي غالباً غذاهاي مالزيايي سرو مي كنند. [45] غذاي يك فرهنگ گاهي با استفاده از سبك هاي گرفته شده از فرهنگ ديگر طبخ مي شود. [43] اين بدان معني است كه اگرچه بسياري از غذاهاي مالزي از فرهنگ ديگري سرچشمه مي گيرند ، اما آنها هويت خاص خود را دارند. [42] اغلب غذاهاي مالزي با غذاهاي اصلي متفاوت است. [46] به عنوان مثال ، غذاهاي چيني در نسخه هاي مالزي اغلب شيرين تر از غذاي اصلي است. [25] Peranakans ، چيني هايي كه قرن ها پيش به مالزي نقل مكان كرده اند ، غذاهاي منحصر به فرد خود را دارند كه تكنيك هاي آشپزي چيني با مواد مالايي است.
در طول يك شام غذا در دوره ها ارائه نمي شود ، بلكه همه به يك باره است. [25] برنج در بسياري از غذاهاي مالزي محبوب است. چيلي معمولاً در غذاهاي مالزي يافت مي شود ، اگرچه اين باعث تند بودن آنها نمي شود. [41] رشته فرنگي رايج است. به دليل جمعيت زياد مسلمان ، از مال خوك به ندرت در مالزي استفاده مي شود. بعضي از جشن ها غذايي با آنها در ارتباط است و كيك هاي ماه اغلب در جشنواره Mooncake خورده مي شوند.
تن پوشاز سال 2013 بيشتر زنان مسلمان مالزي از نوع tudung استفاده مي كنند كه نوعي حجاب است. اين استفاده از تودونگ قبل از انقلاب سال 1979 ايران غير معمول بود ، [47] و مكانهايي كه زنان در تودونگ داشتند بيشتر مناطق روستايي بودند. استفاده از تودونگ پس از دهه 1970 به شدت افزايش يافت. [48] با افزايش محافظه كاري مذهبي در ميان مالايي ها در مالزي و سنگاپور.
چندين عضو علماي كلانتان در دهه 1960 معتقد بودند كه حجاب اجباري نيست. [47] تا سال 2015 علماي مالزي معتقد بودند اين ديدگاه قبلي غير اسلامي است.
تا سال 2015 مالزي داراي يك صنعت مد مرتبط با تودونگ بود. [47] تا سال 2015 جامعه مسلمان مالايي واكنش منفي نسبت به زنان مسلمان كه تادونگ نمي پوشند داشت.
نورهاياتي كاپراوي مستندي درباره استفاده از تودونگ در مالزي با عنوان "سياپا آكو؟" ("من كي هستم؟"). به زبان مالايي است و زيرنويس انگليسي در آن موجود است.
تعطيلاتمالزيايي ها در طول سال تعدادي از تعطيلات و جشن ها را در سطح فدرال و ايالت مشاهده مي كنند. ساير جشنواره ها توسط گروه هاي خاص قومي يا مذهبي مشاهده مي شود ، اما تعطيلات رسمي نيست. اصلي ترين روزهاي مقدس هر دين اصلي تعطيلات رسمي است. گسترده ترين تعطيلات "هاري مركدا" (روز استقلال) است كه در غير اين صورت "Merdeka" (آزادي) ناميده مي شود ، در 31 اوت. اين يادداشت استقلال فدراسيون مالايا است. اين روز و همچنين روز كارگر (اول ماه مه) ، تولد پادشاه (شنبه اول ژوئن) و برخي ديگر از جشنواره ها تعطيلات رسمي بزرگ ملي هستند. روز قلمرو فدرال در سه قلمرو فدرال (در تاريخ 1 فوريه) جشن گرفته مي شود. [25] روز مالزي ، كه در 16 سپتامبر برگزار شد ، يادبود تشكيل مالزي از طريق اتحاديه مالايا ، سنگاپور ، صباح و ساراواك است ، گرچه اين روز به طور عمده در مالزي شرقي برگزار مي شود.
روز سال نو ، سال نو چيني و شروع تقويم اسلامي همه تعطيلات رسمي هستند. [25] تعطيلات مسلمانان در مالزي بسيار برجسته است. مهمترين آنها هاري رايا پواسا است (Hari Raya Aidilfitri نيز ناميده مي شود) ، [52] كه ترجمه مالايي عيد سعيد فطر است. اين جشنواره است كه به مناسبت پايان ماه رمضان ، ماه روزه داري ، توسط مسلمانان در سراسر جهان گرامي داشته مي شود. آنها همچنين از هاري رايا حاجي (همچنين هاري رايا آيديلادها ، ترجمه عيد قربان) ، اول محرم (سال جديد اسلامي) و ماوليدور رسول (تولد پيامبر) نيز جشن مي گيرند. [25]
چيني هاي مالزي معمولاً همان جشنواره هاي برگزار شده توسط چيني ها در سراسر جهان را برگزار مي كنند. سال جديد چيني برجسته ترين سال است كه به مدت 15 روز ادامه دارد. هندوها در مالزي Deepavali ، جشن نور را جشن مي گيرند [25] در حالي كه Thaipusam جشني است كه در آن زائران از سراسر كشور در غارهاي باتو ديدار مي كنند. [53] وساك (به معني Vesak به مالايي) ، روز تولد بودا ، يك تعطيل رسمي است. جامعه مسيحيان مالزي بيشتر تعطيلات را كه مسيحيان در جاهاي ديگر مشاهده مي كنند ، به ويژه كريسمس [25] و عيد پاك مشاهده مي كنند. جمعه خوب اما در دو ايالت بورن تنها يك تعطيل رسمي است. جشنواره هاي برداشت Gawai در Sarawak و Kaamatan در Sabah نيز براي مالزياي شرقي مهم است.
علي رغم اينكه بيشتر جشنواره ها با يك گروه قومي يا مذهبي مشخص شناخته مي شوند ، اغلب مردم مالزي در اين جشن ها شركت مي كنند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۸ دى ۱۳۹۹ساعت: ۱۰:۰۶:۰۰ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش پنجم

هر كشوري براي اينكه بتواند وسيله هاي مختلفي را براي سازمان دهي خود انتخاب كند، نياز به برنامه ريزي هاي مستمر و تصميم هاي عاقلانه دارد. به عنوان مثال كشور مالزي سرشار از امكان متعدد مي باشد كه براي ساخت آن ها از بايد از وسيله هايي همچون هويه بهره ببريد. براي خريد هويه مي توانيد اينجا كليك كنيد.

در ادامه شما را با اين مكان هاي مالزي آشنا خواهيم كرد. همراه ما باشيد.

 

موسيقي

به نظر مي رسد موسيقي و هنرهاي نمايشي سنتي مالايي از منطقه كلانتان-پاتاني سرچشمه گرفته است. موسيقي در اطراف سازهاي كوبه اي ساخته شده است ، مهمترين آنها ژاندانگ (طبل) است. حداقل 14 نوع طبل سنتي وجود دارد. طبل ها و ديگر سازهاي كوبه اي سنتي اغلب از مواد طبيعي مانند پوسته ساخته مي شوند. [33] سازهاي ديگر شامل ريبا (ساز زهي كماندار) ، سروناي (ساز دوبل مانند اوبو) ، سرولينگ (فلوت) و شيپور است. موسيقي به طور سنتي براي داستان سرايي ، جشن گرفتن رويدادهاي چرخه زندگي و در رويدادهاي سالانه مانند برداشت استفاده مي شود. موسيقي زماني به عنوان نوعي ارتباط از راه دور مورد استفاده قرار مي گرفت. [33] اركستر سنتي را مي توان بين دو شكل تقسيم كرد:
در مالزي شرقي ، گروه هاي مستقر در اطراف گونگ هايي مانند آگونگ و كولينتانگ معمولاً در مراسمي مانند تشييع جنازه و عروسي مورد استفاده قرار مي گيرند. [34] اين گروه ها همچنين در جنوب فيليپين ، كاليمانتان در اندونزي و برونئي رايج است. [34] مالزيايي هاي چيني و هندي اشكال موسيقي خاص خود را دارند و قبايل بومي شبه جزيره و مالزي شرقي داراي سازهاي سنتي بي نظيري هستند. اعتقاد بر اين است كه در كشورهايي مانند سنگاپور ، مالزي و اندونزي اجراي نمايش در خانه در طول هاري رايا (يك جشنواره سنتي مالايي) يك باور خوب است زيرا خوشبختي و ثروت را براي مجريان و ميزبان خانه به ارمغان مي آورد.
در مالزي ، بزرگترين مكان هنرهاي نمايشي تالار فيلارمونيك پتروناس است. اركستر مقيم اركستر فيلارمونيك مالزي است. [35] موسيقي محبوب مالايي تركيبي از سبك ها از همه قوميت هاي كشور است. [25] دولت مالزي اقداماتي را براي كنترل موسيقي موجود در مالزي انجام داده است. موسيقي رپ مورد انتقاد قرار گرفته است ، [36] هوي متال محدود شده است ، [37] و گروههاي خارجي بايد قبل از پخش در مالزي ، ضبط كنسرت اخير خود را ارسال كنند. [38] اعتقاد بر اين است كه اين موسيقي تأثير جواني بر جواني دارد.سنت شفاهي قوي كه از قبل از ورود نامه نويسي به مالزي كنوني وجود داشته است ، امروز نيز ادامه دارد. اين آثار اوليه به شدت تحت تأثير حماسه هاي هند بود. [39] ادبيات شفاهي مانند داستان هاي عاميانه حتي پس از ظهور آثار چاپي رونق يافت. [25] خط عربي جاوي با آمدن اسلام به شبه جزيره در اواخر قرن پانزدهم وارد شد. [39] در اين مرحله ، داستانهايي كه قبلاً دروس هندوئيسم و ​​بوديسم داده بودند ، معاني جهاني تري داشتند و خطوط اصلي داستان آنها دست نخورده باقي مانده بود. هر يك از سلطنت هاي مالايي متأثر از داستان هاي شفاهي پيشين و داستان هاي همراه با اسلام ، سنت ادبي خود را ايجاد كردند. [39] ورود مطبوعات به مالزي براي دستيابي به ادبيات بيش از كساني كه به اندازه كافي ثروتمند و توانايي تهيه دست نوشته هاي دستي را داشتند ، مهم بود. [31] بين مالايي هاي سلطنتي كه انگليسي بلد بودند و طبقات پايين كه فقط مالايايي مي خواندند ، اختلافاتي ايجاد شد. در سالهاي اوليه قرن 20 ، ادبيات شروع به تغيير كرد تا منعكس كننده هنجارهاي متغير مالزيايي باشد. [31] در سال 1971 دولت گام در تعريف ادبيات زبانهاي مختلف برداشت. ادبيات نوشته شده به مالايي "ادبيات ملي مالزي" ناميده مي شد. ادبيات به زبانهاي ديگر bumiputra "ادبيات منطقه اي" ناميده مي شد. ادبيات به زبانهاي ديگر "ادبيات مقطعي" ناميده مي شد.شعر مالايي بسيار توسعه يافته است و از اشكال مختلفي استفاده مي كند. [39] Hikayat يك روايت سنتي است و داستان هايي كه به اين شكل نوشته مي شوند با استفاده از Hikayat و به دنبال آن نام (هاي) قهرمان (ها) نامگذاري مي شوند. پانتون شكلي از شعر است كه در بسياري از جنبه هاي فرهنگ مالايي مورد استفاده قرار مي گيرد. Syair شكل ديگري از روايت است كه زماني بسيار محبوب بود. [31] شكل Hikayat همچنان محبوب است و پانتون از مالايي به زبان هاي ديگر گسترش يافته است. [39] تا قرن نوزدهم ، ادبيات توليد شده در مالزي بيشتر به داستانهاي حق امتياز تمركز داشت ، [31] زيرا فقط براي حق امتياز توليد مي شد. [25] بعد از اين مرحله بود كه به مناطق ديگر نيز گسترش يافت. [31] شورش هاي نژادي 1969 به شدت بر ادبيات تأثير گذاشت. بهبود اقتصاد در دهه 1980 تغييرات اجتماعي و اشكال جديدي از ادبيات را به وجود آورد. [25]
اولين ادبيات مالايي به خط عربي بود. اولين نوشته شناخته شده مالايي در سنگ نوشته كتبي Terengganu است كه در سال 1303 ساخته شده است. [25] يكي از مشهورترين آثار مالايي ، Sulalatus al-Salatin است كه با نام Sejarah Melayu (به معناي "سالنامه هاي مالايي" نيز شناخته مي شود). در اصل در قرن پانزدهم ضبط شد ، اگرچه از آن زمان ويرايش شده است ؛ [39] نسخه شناخته شده مربوط به قرن 16 است. Hikaya Rajit Pasai ، نوشته شده در قرن پانزدهم ، يكي ديگر از آثار مهم ادبي است. [25] Hikayat Hang Tuah يا داستان Hang Tuah ، داستان Hang Tuah و ارادت او به سلطان خود را روايت مي كند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۷ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۵۳:۱۸ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش چهارم

معماري در مالزي تركيبي از سبك هاي مختلف است ، از سبك هاي اسلامي و چيني گرفته تا سبك هايي كه استعمارگران اروپايي آورده اند. [25] معماري مالايي به دليل اين تأثيرات تغيير كرده است. خانه هاي شمال شبيه خانه هاي تايلند است در حالي كه خانه هاي جنوبي شبيه خانه هاي جاوا هستند. اروپايي ها مواد جديدي مانند عينك و ناخن را آوردند و معماري را تغيير دادند. [32] خانه ها براي شرايط گرمسيري ساخته شده اند ، كه بر روي تكيه هايي با سقف بلند و پنجره هاي بزرگ ساخته شده اند و باعث مي شوند هوا در خانه جريان يابد و آن را خنك كند. [26] چوب مصالح اصلي ساختمان در بيشتر تاريخ مالزي بوده است. از آن براي همه چيز ، از كمپونگ ساده گرفته تا كاخ هاي سلطنتي استفاده مي شود. [25] در Negeri Sembilan خانه هاي سنتي كاملاً بدون ميخ است. [26] علاوه بر چوب ، مواد متداول ديگري مانند بامبو و برگ نيز استفاده مي شد. [32] ايستانا كنانگان در كوالا كانگسار در سال 1926 ساخته شد و اين تنها كاخ مالايي با ديوارهاي بامبو است. Oral Asal شرق مالزي در خانه هاي طولاني و روستاهاي آبي زندگي مي كنند. خانه هاي بلند بلند و چوبي هستند و مي توانند 20 تا 100 خانواده را در خود جاي دهند. دهكده هاي آبي نيز بر روي نرده ها ساخته شده اند ، خانه هايي كه با تخته ها و بيشترين حمل و نقل با قايق در ارتباط هستند. [26]
معماري چيني را مي توان به دو نوع سنتي و بابا نيونيا تقسيم كرد. خانوارهاي بابا نيونيا از كاشي هاي رنگارنگ ساخته شده اند و حياط هاي داخلي زيادي دارند. معماري هند با سرخپوستان مالزي همراه بود ، كه نشان دهنده معماري جنوب هند است كه بيشتر از آن منشا گرفته است. برخي از معماري هاي سيك نيز وارد شده است. [26] مالاكا ، كه يك مركز تجارت سنتي بود ، داراي تنوع زيادي در سبك هاي ساختماني است. سازه هاي چوبي بزرگي مانند كاخ سلطان منصور شاه از دوره هاي اوليه وجود دارد. نفوذ چيني را مي توان در معابد تزئيني و خانه هاي تراس دار مشاهده كرد. [25] بزرگترين بناي باقي مانده پرتغالي در مالاكا ، قلعه A Famosa است. از ديگر بناهاي استعماري مي توان به Stadthuys هلند ، [26] ساختمانهاي آجري شهر استعمار هلند ، و ساختمانهاي ساخته شده توسط انگليس مانند تالار يادبود ، كه تركيبي از معماري باروك و اسلامي است. [25]
شكل و اندازه خانه ها از ايالتي به ايالت ديگر متفاوت است. عناصر رايج در شبه جزيره مالزي شامل سقف هاي شيب دار ، ايوان ها و سقف هاي بلند است كه براي تهويه روي تخته هاي چوبي بلند مي شوند. كارهاي چوبي در خانه اغلب به صورت پيچيده تراشيده مي شود. طبقه ها بسته به عملكرد اتاق در سطوح مختلفي قرار دارند. [32] مساجد به طور سنتي بر اساس معماري جاوه اي بنا شده اند. [25] در دوران مدرن ، دولت پروژه هاي مختلفي را ارائه داده است ، از بلندترين ساختمانهاي دوقلوي جهان ، برجهاي دوقلوي پتروناس ، تا يك شهر باغي كامل ، پوتراجايا. شركت هاي مالزي در حال توسعه طرح هاي آسمان خراش هستند كه مخصوص آب و هواي استوايي است.بنظر مي رسد موسيقي و هنرهاي نمايشي سنتي مالايي از منطقه كلانتان-پاتاني سرچشمه گرفته است. موسيقي در اطراف سازهاي كوبه اي ساخته شده است ، [28] مهمترين آنها ژاندانگ (طبل) است. حداقل 14 نوع طبل سنتي وجود دارد. [33] طبل ها و ديگر سازهاي كوبه اي سنتي اغلب از مواد طبيعي مانند پوسته ساخته مي شوند. [33] سازهاي ديگر شامل ريبا (ساز زهي كماندار) ، سروناي (ساز مانند ابوي دو ني ني) ، سرولينگ (فلوت) و شيپور است. موسيقي به طور سنتي براي داستان سرايي ، جشن گرفتن رويدادهاي چرخه زندگي و در رويدادهاي سالانه مانند برداشت استفاده مي شود. [28] موسيقي زماني به عنوان نوعي ارتباط از راه دور مورد استفاده قرار مي گرفت. [33] اركستر سنتي را مي توان بين دو شكل تقسيم كرد: گيملان كه با استفاده از گونگ و سازهاي زهي ملودي مي نوازد و نوبات كه از سازهاي بادي براي ايجاد موسيقي با شكوه تر استفاده مي كند.در مالزي شرقي ، گروه هاي مستقر در اطراف گونگ هايي مانند آگونگ و كولينتانگ معمولاً در مراسمي مانند تشييع جنازه و عروسي مورد استفاده قرار مي گيرند. [34] اين گروه ها همچنين در جنوب فيليپين ، كاليمانتان در اندونزي و برونئي رايج است. [34] مالزيايي هاي چيني و هندي اشكال موسيقي خاص خود را دارند و قبايل بومي شبه جزيره و مالزي شرقي داراي سازهاي سنتي بي نظيري هستند. [25] اعتقاد بر اين است كه در كشورهايي مانند سنگاپور ، مالزي و اندونزي اجراي نمايش در خانه در طول هاري رايا (يك جشنواره سنتي مالايي) يك باور خوب است زيرا خوشبختي و ثروت را براي مجريان و ميزبان خانه به ارمغان مي آورد.
در مالزي ، بزرگترين مكان هنرهاي نمايشي تالار فيلارمونيك پتروناس است. اركستر مقيم اركستر فيلارمونيك مالزي است. [35] موسيقي محبوب مالايي تركيبي از سبك ها از همه قوميت هاي كشور است. [25] دولت مالزي اقداماتي را براي كنترل موسيقي موجود در مالزي انجام داده است. موسيقي رپ مورد انتقاد قرار گرفته است ، [36] هوي متال محدود شده است ، [37] و گروههاي خارجي بايد قبل از پخش در مالزي ، ضبط كنسرت اخير خود را ارسال كنند. [38] اعتقاد بر اين است كه اين موسيقي تأثير جواني بر جواني دارد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۶ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۰۷:۲۶ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش سوم

هر گروه قومي فرهنگ زيربنايي خاص خود را دارد كه آن را از ساير افراد جدا مي كند و آنها به سطوح مختلف ادغام رسيده اند. چيني ها در زمينه هاي مختلفي از جمله مناطقي از ترنگگانو با فرهنگ مالايي ادغام شده اند و گروه هاي مالاييزه شده مانند چيني هاي بابا در مالاكا و سينو كادازان صباح را تشكيل مي دهند. سالهاي تحت حاكميت انگليس ، با داشتن ايده ها و ايده هاي انگليسي ، برخي از ويژگي هاي وحدت بخشي از هويت مشترك را براي همه گروه هاي قومي به همراه آورد. فرهنگ مشترك مالزي را مي توان در همزيستي فرهنگ مردم درون آن مشاهده كرد.
سياست ها و جنجال هادولت مالزي فرهنگ مالزي را از طريق صدور "سياست ملي فرهنگ 1971" تعريف كرد. [15] اين سه اصل را به عنوان راهنماي فرهنگ مالزي تعريف مي كند: اين كه اين فرهنگ بر اساس فرهنگ بوميان بنا شده است. اگر عناصري از فرهنگهاي ديگر مناسب و معقول ارزيابي شوند ، مي توان آنها را فرهنگ مالزي دانست. و اينكه اسلام بخش مهمي از فرهنگ ملي خواهد بود. [15]
برخي اختلافات فرهنگي بين مالزي و اندونزي همسايه وجود دارد. اين دو كشور ميراث فرهنگي مشابهي دارند و بسياري از آداب و رسوم را به اشتراك مي گذارند. با اين حال ، اختلافات بر سر مواردي از غذاهاي آشپزي گرفته تا سرود ملي مالزي به وجود آمده است. احساسات شديدي در مورد محافظت از ميراث ملي آن كشور در اندونزي وجود دارد. [16] رقابت بين دو كشور دقيقاً پس از استقلال مالزي ، زماني كه اندونزي و مالزي تقريبا در جنگ بودند ، از زمان كنفونتاسي آغاز شد. ايجاد نارضايتي از آن زمان همراه با موفقيت اقتصادي مالزي به معناي اين است كه اين احساسات امروز نيز در اندونزي قوي است. [17] دولت مالزي و اندونزي براي خنثي كردن برخي از تنش هاي ناشي از همپوشاني فرهنگ با يكديگر ديدار كرده اند. [18] احساسات در مالزي كه اكثر آنها به اشتراك گذاشتن بسياري از ارزشهاي فرهنگي مي دانند ، به آن شدت نيست.يك اختلاف ، معروف به جنجال پندت ، زماني آغاز شد كه اندونزيايي ها ادعا كردند از رقص پندت در يك كمپين تبليغاتي رسمي گردشگري مالزي استفاده مي شود و باعث اعتراض رسمي مي شود. [19] اين رقص ، از بالي در اندونزي ، فقط در يك تبليغ كانال Discovery استفاده شد ، نه تبليغاتي كه توسط دولت مالزي حمايت مالي مي شود. [20] آهنگ ها ، مانند آهنگ رسا سايانژ ، بحث هاي مشابهي ايجاد كرده اند. [19] ادعا مي شد كه سرود ملي مالزي ، نگاراكو ، بر اساس آهنگ مشابه اندونزيايي ساخته شده است كه يك سال قبل نوشته شده است. هر دو آهنگ از يك ترانه فرانسوي قرن نوزدهم گرفته شده است كه باعث شباهت آن شده است. [21]
در سال 2019 ، برنامه هاي وزارت آموزش و پرورش براي معرفي خط (خوشنويسي Jawi) در سال 4 برنامه درسي Bahasa Melayu در مدارس بومي در سال بعد به يك موضوع جدلي تبديل شد. [22] [23] طرفين خاصي اين مسئله را علائم اسلامي شدن خزنده و برخي ديگر آن را براي قدرداني از ميراث فرهنگي مفيد مي دانستند.هنر سنتي مالزي عمدتاً صنايع دستي منبت كاري ، بافندگي و نقره كاري متمركز است. [24] هنرهاي سنتي از سبدهاي دستباف از مناطق روستايي گرفته تا نقره كاري دربارهاي مالايي را در بر مي گيرد. آثار هنري معمول شامل مجموعه هاي زينتي كريس و سوسك بود. منسوجات مجلل معروف به Songket و همچنين پارچه هاي باتيك طرح دار سنتي ساخته مي شوند. بوميان مالزي شرقي به ماسك هاي چوبي معروف هستند. هنر مالزي اخيراً گسترش يافته است ، زيرا قبل از دهه 1950 تابوهاي اسلامي در مورد كشيدن انسانها و حيوانات قوي بودند. [25] منسوجاتي مانند باتيك ، آواز ، Pua Kumbu و tekat براي تزئينات استفاده مي شود كه اغلب با نقاشي يا نقش دوزي مي شوند. جواهرات سنتي از طلا و نقره ساخته شده با سنگهاي قيمتي ساخته مي شدند ، و در مالزي شرقي از چرم و مهره ها به همين شكل استفاده مي شد. [26]
ظروف سفالي در بسياري از مناطق توسعه يافته است. لابو سايونگ يك كوزه گل رس شكل است كه آب را در خود نگه مي دارد. پراك به اين معروف است. همچنين براي ذخيره آب از ترانانگ زاويه دار استفاده مي شود. بلانگا يك كاسه سفالي است كه براي پخت و پز استفاده مي شود ، داراي پايه گسترده اي است كه اجازه مي دهد گرما به راحتي پخش شود. [26] از چوب تراشيده شده براي بسياري از وسايل از جمله تزئينات درها و پنجره ها به عنوان تزئين استفاده مي شود. [25] منبت كاري هرگز يك صنعت نبود ، بلكه يك هنر بود. منبت كاران چوبي سنتي سالها صرف تهيه چوب كردند ، زيرا اين باور وجود داشت كه منبت كاران بايد كاملاً با چوب خود مطابقت داشته باشند. چوب نيز بايد با خريدار مطابقت داشته باشد ، بنابراين منبت كاري يك كار كاملاً تشريفاتي بود.هر گروه قومي داراي هنرهاي نمايشي متمايز است كه همپوشاني كمي بين آنها وجود دارد. هنر مالايي تأثيرات هند شمالي را نشان مي دهد. [28] شكلي از هنر به نام ماك يونگ ، شامل رقص و درام ، در دولت كلانتان همچنان قوي است. [29] با اين حال ، هنرهاي نمايشي قديمي مالايي - تايلندي مانند ماك يونگ به دليل خاستگاه هندو - بودايي از محبوبيت در سراسر كشور كاسته شده است. از دوره اسلامي سازي ، وزارت هنر و جهانگردي بر روي رقص هاي جديدتر از ريشه هاي پرتغالي ، خاورميانه يا مغول تمركز كرده اند. رقص هاي سنتي مالايي شامل جوجت ملايو و زاپين است. در سال هاي اخير ، محبوبيت شهرت بيشتري داشته است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۵ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۱۴:۵۵ توسط:هانيه ولك موضوع:

فرهنگ و آداب و رسوم كشور مالزي | بخش دوم

هر گروه قومي فرهنگ زيربنايي خاص خود را دارد كه آن را از ساير افراد جدا مي كند و آنها به سطوح مختلف ادغام رسيده اند. چيني ها در زمينه هاي مختلفي از جمله مناطقي از ترنگگانو با فرهنگ مالايي ادغام شده اند و گروه هاي مالاييزه شده مانند چيني هاي بابا در مالاكا و سينو كادازان صباح را تشكيل مي دهند. سالهاي تحت حاكميت انگليس ، با داشتن ايده ها و ايده هاي انگليسي ، برخي از ويژگي هاي وحدت بخشي از هويت مشترك را براي همه گروه هاي قومي به همراه آورد. فرهنگ مشترك مالزي را مي توان در همزيستي فرهنگ مردم درون آن مشاهده كرد.سياست ها و جنجال هادولت مالزي فرهنگ مالزي را از طريق صدور "سياست ملي فرهنگ 1971" تعريف كرد. [15] اين سه اصل را به عنوان راهنماي فرهنگ مالزي تعريف مي كند: اين كه اين فرهنگ بر اساس فرهنگ بوميان بنا شده است. اگر عناصري از فرهنگهاي ديگر مناسب و معقول ارزيابي شوند ، مي توان آنها را فرهنگ مالزي دانست. و اينكه اسلام بخش مهمي از فرهنگ ملي خواهد بود.
برخي اختلافات فرهنگي بين مالزي و اندونزي همسايه وجود دارد. اين دو كشور ميراث فرهنگي مشابهي دارند و بسياري از آداب و رسوم را به اشتراك مي گذارند. با اين حال ، اختلافات بر سر مواردي از غذاهاي آشپزي گرفته تا سرود ملي مالزي به وجود آمده است. احساسات شديدي در مورد محافظت از ميراث ملي آن كشور در اندونزي وجود دارد. [16] رقابت بين دو كشور دقيقاً پس از استقلال مالزي ، زماني كه اندونزي و مالزي تقريبا در جنگ بودند ، از زمان كنفونتاسي آغاز شد. ايجاد نارضايتي از آن زمان همراه با موفقيت اقتصادي مالزي به معناي اين است كه اين احساسات امروز نيز در اندونزي قوي است. [17] دولت مالزي و اندونزي براي خنثي كردن برخي از تنش هاي ناشي از همپوشاني فرهنگ با يكديگر ديدار كرده اند. [18] احساسات در مالزي كه اكثر آنها به اشتراك گذاشتن بسياري از ارزشهاي فرهنگي مي دانند ، به آن شدت نيست.يك اختلاف ، معروف به جنجال پندت ، زماني آغاز شد كه اندونزيايي ها ادعا كردند از رقص پندت در يك كمپين تبليغاتي رسمي گردشگري مالزي استفاده مي شود و باعث اعتراض رسمي مي شود. [19] اين رقص ، از بالي در اندونزي ، فقط در يك تبليغ كانال Discovery استفاده شد ، نه تبليغاتي كه توسط دولت مالزي حمايت مالي مي شود. [20] آهنگ ها ، مانند آهنگ رسا سايانژ ، بحث هاي مشابهي ايجاد كرده اند. [19] ادعا مي شد كه سرود ملي مالزي ، نگاراكو ، بر اساس آهنگ مشابه اندونزيايي ساخته شده است كه يك سال قبل نوشته شده است. هر دو آهنگ از يك آهنگ قرن نوزدهم فرانسوي گرفته شده است كه باعث شباهت آن شده است.
در سال 2019 ، برنامه هاي وزارت آموزش و پرورش براي معرفي خط (خوشنويسي Jawi) در سال 4 برنامه درسي Bahasa Melayu در مدارس بومي در سال بعد به يك موضوع جدلي تبديل شد. [22] [23] طرفين خاصي اين مسئله را علائم اسلامي شدن خزنده و برخي ديگر آن را براي قدرداني از ميراث فرهنگي مفيد مي دانستند.هنر سنتي مالزي عمدتاً صنايع دستي منبت كاري ، بافندگي و نقره كاري متمركز است. [24] هنرهاي سنتي از سبدهاي دستباف از مناطق روستايي گرفته تا نقره كاري دربارهاي مالايي را در بر مي گيرد. آثار هنري معمول شامل مجموعه هاي زينتي كريس و سوسك بود. منسوجات مجلل معروف به Songket و همچنين پارچه هاي باتيك طرح دار سنتي ساخته مي شوند. بوميان مالزي شرقي به ماسك هاي چوبي معروف هستند. هنر مالزي اخيراً گسترش يافته است ، زيرا قبل از دهه 1950 تابوهاي اسلامي در مورد كشيدن انسانها و حيوانات قوي بودند. [25] منسوجاتي مانند باتيك ، آواز ، Pua Kumbu و tekat براي تزئينات استفاده مي شود كه اغلب با نقاشي يا نقش دوزي مي شوند. جواهرات سنتي از طلا و نقره ساخته شده با سنگهاي قيمتي ساخته مي شدند و در مالزي شرقي نيز از چرم و مهره ها به همين شكل استفاده مي شد.ظروف سفالي در بسياري از مناطق توسعه يافته است. لابو سايونگ يك كوزه گل رس شكل است كه آب را در خود نگه مي دارد. پراك به اين معروف است. همچنين براي ذخيره آب از ترانانگ زاويه دار استفاده مي شود. بلانگا يك كاسه سفالي است كه براي پخت و پز استفاده مي شود ، داراي پايه گسترده اي است كه اجازه مي دهد گرما به راحتي پخش شود. [26] از چوب تراشيده شده براي بسياري از وسايل از جمله تزئينات درها و پنجره ها به عنوان تزئين استفاده مي شود. [25] منبت كاري هرگز يك صنعت نبود ، بلكه يك هنر بود. منبت كاران چوبي سنتي سالها صرف تهيه چوب كردند ، زيرا اين باور وجود داشت كه منبت كاران بايد كاملاً با چوب خود مطابقت داشته باشند. چوب نيز بايد با خريدار مطابقت داشته باشد ، بنابراين منبت كاري يك كار كاملاً تشريفاتي بود.هر گروه قومي داراي هنرهاي نمايشي متمايز است كه همپوشاني كمي بين آنها وجود دارد. هنر مالايي تأثيرات هند شمالي را نشان مي دهد. [28] شكلي از هنر به نام ماك يونگ ، شامل رقص و درام ، در دولت كلانتان همچنان قوي است. [29] با اين حال ، هنرهاي نمايشي قديمي مالايي - تايلندي مانند ماك يونگ به دليل خاستگاه هندو - بودايي از محبوبيت در سراسر كشور كاسته شده است. رقص هاي سنتي مالايي شامل جوجت ملايو و زاپين است. در سالهاي اخير ، محبوبيت مردم در حال انجام است ، و به طور فعال توسط دولت هاي ايالتي به عنوان يك نماد فرهنگي تبليغ مي شود.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۴ دى ۱۳۹۹ساعت: ۰۸:۲۱:۱۰ توسط:هانيه ولك موضوع:

بک لینک -
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
سایت enfejar
سایت جت بت
بهترین سایت پیش بینی فوتبال
سیب بت بدون فیلتر
بازی انفجار
سایت betball90
انفجار آنلاین
جت بت ۹۰
لانا کازینو
betorward
وان ایکس بت
آس ۹۰
جت بت
betforward
river poker
emperor poker
بکس بت
آدرس جدید وان ایکس بت
ماه بت
خرید چک سفید امضاء
بت تایم 90 وی آی پی
وان ایکس بت اصلی
yek bet دانلود برنامه دنس بت شرط بندی بلک جک سایت شرط بندی با واریز مستقیم بت کازینو مجله ی بخت bet303 بت یک جت بت اس نود یک بت یکبت ماف بت بتفیدو plinko بت boro bet بروبت 1x bet اونجا بت پین باهیس شیربت جت بت فارسی بتبال سایت جت بت سایت بت بال نود سایت مگاپاری برنامه جتبت برنامه سیب بت سیب بت دانلود بازی حکم آنلاین irtoto pishbini
سایت بت فوروارد
وانیکس
سایت بت فوروارد
سایت شرط بندی با شارژ 100 تومان